ضعف رفتن پا ها یکی از علائم بسیار مهم و جدی است که اکثرا توسط افراد نادیده گرفته میشود. احساس ضعف پاها به میزان زیاد به ادراک حسی شخص وابسته است و به همین خاطر بسیاری از افراد ممکن است حتی خودشان نیز متوجه نشوند که به ضعف پا دچار شده اند. به هر حال، ضعف رفتن پاها عملا یکی از نشانههای اولیهی فلج شدن پاها بر اثر فشار به ریشههای عصبی در پایین کمر است. معمولا ضعف ساق پاها همراه با سایر علائمیمانند فقدان حس لامسه یا درد تیرکشنده در پاها است که این علائم عموما، قبل از ضعف پا ها بروز میکند. به همین خاطر، از دست دادن حس لامسه در پاها و درد ساق پا بطور تیر کشنده از علائم هشدار دهندهای هستند که به ما اخطار میدهند که ضعف پاها به زودی بروز خواهد کرد. بنابراین این علائم را باید کاملا جدی گرفت و با مشاهده آن، فوراً اقدامات پزشکی لازم را انجام داد. این موضوع به خصوص برای برای افرادی که به مشکلات کمر مبتلا هستند، بسیار مهم است، چرا که این افراد بیشتر در معرض خطر ضعف رفتن پاها هستند.
ضعف رفتن پا چیست؟
ضعف رفتن پاها نباید با خستگی یا احساس سنگینی در پاها که بعد از یک روز کاری طولانی احساس میشود، اشتباه گرفته شود. ضعف رفتن پاها به معنای ضعیف شدن قدرت عضلات پا است که این ضعف با ناتوانی شخص در انجام برخی حرکات پا آشکار میشود. ضعف رفتن پا همچنین نباید با گرفتگی عضلات پا و دردهای ناشی از آرتروز، که موجب عدم توانایی شخص در حرکت دادن پاهایش میشود، اشتباه گرفته شود. ضعف رفتن پاها در راه رفتن شخص بهخصوص در هنگام استفاده از عضلات پا برای راه رفتن، اختلال ایجاد میکند. به این حالت افتادگی پا گفته میشود که به معنای عدم توانایی شخص برای بالا آوردن پا و کشیدن آن به سمت جلو میباشد.
چگونه ضعف رفتن پا بروز میکند؟
پاها پر از شاخههای عصبی هستند که همگی از طناب نخاعی که در پشت ستون فقرات قرار دارد، نشات میگیرند. تمامی این شاخههای عصبی از پایین کمر به نقاط مختلف پا میروند و موجب انتقال پیامهای حسی و حرکتی در پاها میشوند. از طرفی مهرههای موجود در قسمت پایینی ستون فقرات یکی از نقاطی است که اغلب دچار اختلالات و بیماریهایی مانند بیرونزدگی دیسک (بیرونزدگی مادهی غضروف مانند درون دیسک که در بین دو مهره از ستون فقرات قرار دارد (عکس 1 و 2) و با بیرون زدن آن از درون دیسک، بر شاخههای عصبی و طناب نخاعی فشار وارد میشود)، سیاتیک (تحت فشار قرار گرفتن یکی از شاخههای عصبی در محل خروج آن از استخوان لگن) و جذام (فیبروز عصبهای سطحی که در نزدیکی پوست قرار دارند) میشود. آسیب به شاخهی عصبی بر اثر این بیماریها باعث عملکرد غیرطبیعی قسمتهایی (عموما عضلات پا و حس لامسه در پا) میشود که از آن شاخهی عصبی تغذیه میشدند. به همین منوال، زمانی که ارتباط عصبی بخش بزرگی از پا مانند یک عضلهی بزرگ، دچار اختلال میشود، باعث میشود که فرد نتواند حرکاتی که عضلهی مربوطه را درگیر میکند، انجام دهد یا حس لامسهی او در آن قسمت از بین برود.
شکل1 : دیسک بین مهرهای از نمای بالایی
شکل2 : دیسکهای بین مهره ای، نمای کناری
چرا ضعف رفتن پاها یک مورد اورژانسی است؟
بافت عصبها در صورت آسیب دیدن، به آسانی ترمیم نمیشود و به همین خاطر تقریبا همهی آسیبهای عصبی دائمی هستند. با تشخیص علت بروز آسیب عصبی میتوان از آسیب بیشتر به عصب جلوگیری کرد، اما آسیب وارد شده به عصب را نمیتوان برطرف کرد. بین زمان شروع علائمی مانند ضعف رفتن پا تا زمان آسیب دیدن دائمی عصب، یک فاصله کوتاه وجود دارد که در این فاصلهی کوتاه شخص فرصت دارد که از آسیب دیدن دائمی عصبهای خود پیشگیری کند و حرکات پایش را به حالت عادی بازگرداند. بنابراین بسیار مهم و حیاتی است که با مشاهده علائم ضعف رفتن پا به پزشک مراجعه شود و تستهای تشخیصی به موقع انجام شوند و اقدامات درمانی در این فاصله زمانی کوتاه و قبل از آسیب دیدن عصب، انجام شوند.
تشخیص علت ضعف رفتن پاها
ضعف رفتن پا در اغلب موارد بر اثر فشار به شاخههای عصبی در پایین ستون فقرات ایجاد میشود. بنابراین نباید درد کمر را نادیده گرفت، خصوصا اگر این درد برای مدت طولانی ادامه داشته باشد. درد تیر کشندهای که از پایین کمر تا پاها و زانوها منتشر میشود، بر اثرفشار وارد شدن به عصب و تحریک شدن آن میباشد. به این درد، سیاتیک نیز گفته میشود، چرا که عصبی که از ستون فقرات میآید و از لگن عبور کرده و به پاها میرود، سیاتیک نام دارد. این عصب در پاها به شاخههای کوچکتری تقسیم میشود و موجب حرکت عضلات و همچنین حس لامسه در پا میشود.
ارزیابی اولیه شامل بررسی عضلات پا توسط پزشک یا فیزیوتراپیست میشود. پزشک از شما میخواهد که برخی حرکات خاص را با پای خود انجام دهید و با دست خود در جهت مخالف حرکت، به پای شما فشار میآورد تا بتواند قدرت عضلات شما را ارزیابی کند. حس لامسه نیز با یک قلم کتانی یا یک پین مخصوص ارزیابی میشود تا محل دقیق از دست رفتن حس لامسه مشخص شود. این کار به مشخص کردن محل دقیق وارد شدن فشار به عصب در ستون فقرات، کمک میکند و تستهای بعدی بر این ناحیه متمرکز خواهند شد.
تستهایی که اغلب برای تشخیص علت ضعف رفتن پاها انجام میشوند، عبارتند از:
شکل3: تصاویر اشعه ایکس نشان دهندهی سرخوردگی مهرهها
- عکسبرداری با اشعه ایکس از پایین کمر
- اسکن ام.آر.آی
- بررسی هدایت عصبی: این تست در موارد ابتلا به بیماریهایی مانند سفلیس و جذام انجام میشود که به عصبها آسیب میزنند اما این آسیب در تصاویر اشعه ایکس و ام.آر.آی مشخص نیست. در این تست الکترودهای کوچکی به نقاط مختلف بدن وصل میشوند و فعالیت الکترکی عصب به کمک این الکترودها اندازهگیری میشود.
شکل4: فشار به طناب نخاعی
بعد از انجام معاینات فیزیکی و تستهای تشخیصی، ضعف رفتن پاها به یکی از عوامل فشار به طناب نخاعی (شکل4)، فشار به شاخههای عصبی (شکل5) یا بیماری اعصاب محلی، نسبت داده میشود.
فشار به شاخههای عصبی در ستون فقرات در اغلب موارد بر اثر برآمدگی دیسکهای بین مهرهای ایجاد میشود. سایر علل فشار به شاخههای عصبی در ستون فقرات عبارتند از: تومورهای ستون فقرات، سیاتیک، جابهجایی مهرههای ستون فقرات (سرخوردگی مهره ها)، شکستگی مهرهها و تنگی کانال نخاعی. بیماریهای اعصاب محلی نیز عبارتند از: جذام، سفلیس، برش عصبی بر اثر جراحت و نوروفیبروم.
درمان ضعف رفتن پاها
در صورتی که ضعف رفتن پاها بر اثر بیماریهای اعصاب محلی ایجاد شده باشد، روش درمان به نوع بیماری بستگی دارد. اکثر این بیماریها با دارو درمان میشوند و نیازی به جراحی ندارند. البته دارودرمانی لازم است تا چندماه و گاهی تا چند سال ادامه دشته باشد.
اما در صورتی که ضعف رفتن پا بر اثر فشار به طناب نخاعی باشد، در اکثر موارد با جراحی درمان میشود. مشکلاتی مانند سیاتیک یا شکستگی مهرههای ستون فقرات، عموما با استراحت و تجویز داروی مسکن طی یک دورهی 6 هفتهای درمان میشوند. بعد از این دوره لازم است به تدریج تمرینات و درمانهای فیزیوتراپی برای قوی کردن عضلات انجام شوند. به غیر از مسکن، سایر داروهایی که در کاهش درد عضلات موثر هستند، داروهای شلکنندهی عضلات و ویتامینهای موثر بر عصبها میباشند. در صورتی که برنامهی درمانی به دقت پیگیری و انجام شود، هیچ عوارضی در شخص بروز نمیکند. اما در صورتی که شخص، برنامهی درمانی خود را دنبال نکند، ممکن است ضعف رفتن پاها نهایتا به فلج مادامالعمر پاها منتهی شود.
جراحی برای برداشتن تومورهای ستون فقرات یا برطرف کردن بیرونزدگی دیسک کمر، تنها در صورتی باید انجام شود که فشار وارد شده به عصب موجب ضعف رفتن پاها شده باشد. لازم است شخص بعد از انجام جراحی برای مدت 6 تا 8 ماه، ارتوز کمری (نوعی کمربند طبی مخصوص که از کمر پشتیبانی میکند و از انجام برخی حرکات ستون فقرات جلوگیری میکند) بپوشد تا این که استخوانها و عضلات او دوباره قدرت خود را بازیابند (شکل6). کمر دردی ساده یا داشتن دردی تیرکشنده از کمر تا پا، نباید به عنوان یک علامت هشدار دهنده برای انجام جراحی تلقی شود. این علائم باید به عنوان نشانههایی در نظر گرفته شوند که ضرورت انجام معاینه فیزیکی و بررسی ضعف رفتن پاها را مشخص میکنند.
شکل6: ارتوز کمری (کمربند طبی مخصوص)
جراحی در ناحیهی طناب نخاعی یا ستون مهرهای، خالی از خطر نیست و احتمال آن وجود دارد که پس از جراحی، شخص به فلج دائمی دچار شود. قبل از انجام جراحی از بیمار خواسته میشود که کتبا تایید کند که از این خطرات آگاه است و با این حال حاضر است این جراحی را انجام دهد. در صورتی که شخص به علائم ضعف رفتن پا دچار شده باشد، انجام جراحی کاملا منطقی است، چراکه در صورت انجام ندادن جراحی، مشکل شخص، منجر به فلج شدن او خواهد شد. اما در صورتی که شخص به علائم ضعف رفتن پا دچار نشده باشد، شانس آن وجود دارد که بتواند وضعیت خود را با دارو و فیزیوتراپی بهبود دهد.